داستان اعدام محمد کریم مبارز مصری توسط ناپلئون بناپارت

خواندنیداستان و حکایات

- 98/05/19
داستان اعدام محمد کریم مبارز مصری توسط ناپلئون بناپارتبعداز مقاومت محمدکریم مبارز مصری،درمقابل فرانسوی‌ها و شکست او، قرار بر اعدامش شد، که ناپلئون او را فراخواند و گفت:
سخت است برایم کسی را اعدام کنم که برای آزادی وطنش مبارزه می‌کرد، من به تو فرصتی می‌دهم تا ده هزار سکه طلا بابت غرامت سربازهای کشته شده به من بدهی...
محمدکریم گفت: من الان این پول را ندارم اما صدهزار سکه از تاجران می‌خواهم، می‌روم تهیه می‌کنم و باز می‌گردم...
محمدکریم به مدت چند روز در بازارها با زنجیر برای تهیه پول گردانیده ‌شد اما هیچ تاجری حاضر به پراخت پولی جهت آزادی او نشد و حتی بعضی طلبکارانه می‌گفتند که با جنگ‌هایش وضعیت اقتصادی را نابسامان کرد پس نزد ناپلئون برگشت !!
ناپلئون به او گفت:
چاره ای جز اعدام تو ندارم، نه به خاطر کشتن سربازهایم، بلکه به دلیل جنگیدن برای مردمی که پول را مقدم بر وطن خود می‌دانند...
نتیجه اخلاقی:
دانایی که برای جامعه‌ ای نادان مجاهدت می کند مانند کسی است که خودش را آتش می‌زند تا روشنایی را برای عده ای نابینافراهم سازد !!!
advertising