رمان پلیسی معمایی تو را بیشتر دوست دارم اثر لیزا گاردنر
خواندنی › کتاب و رمان
- 98/05/02
نویسنده رمان تو را بیشتر دوست دارم
«لیزا گاردنر» نویسنده ی آمریکایی رمان های ترسناک و معمایی می باشد. «گاردنر» علاوه بر رمان های ترسناک و جنایی نویسنده رمان های عاشقانه هم می باشد اما برای کتابای عاشقانه معمولا از نام مستعار «آلیسیا اسکات» استفاده می کند.
مترجم و انتشارات رمان تو را بیشتر دوست دارم
مترجم این کتاب خانم الهام فیاضی می باشد و این کتاب توسط انتشارات جمهوری به چاپ رسیده است.
خلاصه و درونمایه رمان تو را بیشتر دوست دارم
داستان ژانری پلیسی-معمایی دارد. داستان جایی شروع می شود که یک پلیس زن ایالتی به نام لیسا صبح روزی که از شیفت شبانه اش به خانه برمی گردد، با مرکز پلیس تماس می گرد و اعلام می کند که شوهرش را به قتل رسانده است. بعد از ورود پلیس و کارآگاهان به صحنه جنایت، لیسا را در وضعیتی پیدا می کنند که به شدت کتک خورده و شوهرش در وسط آشپزخانه با ضرب گلوله ی اسلحه ی لیسا به قتل رسیده است و اثری از دختر کوچکشان نیست. در بازجویی ها، لیسا سکوت می کند و در مورد اتفاقی که افتاده است حرفی نمی زند و تنها از دو کارآگاه جنایی خانواده به نام های ددی و بابی درخواست می کند تا دخترش را پیدا کنند، اما دخترش پیدا نمی شود و لیسا از بیمارستان فرار می کند تا دخترش را پیدا کند و پلیس او را به عنوان مجرم خطرناک معرفی می کند و ....
گزیده ای از رمان تو را بیشتر دوست دارم
حق با او بود. همه چیز در آخر به همین ختم می شد. این که چه کسی را دوست داری و چقدر حاضری به خاطرش خطر کنی.
فریاد زد: «تفنگ! یالا لعنتی!»
به دختر شش ساله ام فکر کردم. به عطر موهایش، به بازوهای لاغرش که دورگردنم حلقه میکرد، به زنگ صدایش وقتی هر شب او را در تخت می خواباندم و پتو را رویش می کشیدم همیشه آرام میگفت: «دوست دارم مامان»
من هم دوستت دارم عزیزم، دوستت دارم
من هم دوستت دارم عزیزم، دوستت دارم
دستش را تکان داد. دست دراز کرد تا کمربند و اسلحه ام را که در غلاف چرمی اش بود بگیرد.
این آخرین فرصت بود.
برای یک ثانیه توی چشم شوهرم خیره شدم.
اون کیه که دوستش داری؟
تصمیم را گرفتم. نظامی ام را روی میز آشپزخانه گذاشتم.
او اسلحه زیگ زاورم را قاپید و شلیک کرد.
