رمان دوئل اثر آنتوان پاولوویچ چخوف

خواندنیکتاب و رمان

- 98/03/20
رمان دوئل اثر آنتوان پاولوویچ چخوف

نویسنده رمان دوئل


دوئل(Duel) رمانی از آنتوان پاولوویچ چخوف (1860-1904) ، نویسنده­ ی روس، که در 1897 به چاپ رسید و یکی از مشهورترین آثار او و تصویر تقریباً حقیقی آشفتگی روحی روسها در پایان قرن گذشته است. آنتوان چخوف سالهاست امپراتوریش در عرصه داستان کوتاه بر سر عالم داستان هست و می ماند. تقریباً همه شخصیتهای داستان موجوداتی ضعیف ­اند و آرمانهایی را می­ جویند که خود می­ دانند بیرون از دسترس آنهاست و برده ­ی عادات خویش­ند.


مترجم و انتشارات رمان دوئل


این اثر توسط مترجمان و انتشارات بسیاری به انتشار رسیده است. از جمله میتوان به ترجمه هوشیار رزم آرا توسط انتشارات دبیر و یا ترجمه متین کریمی و انتشارات جامی اشاره کرد.

خلاصه و درونمایه رمان دوئل


استان در شهر کوچکی در قفقاز و در کنار دریای سیاه می­ گذرد: لائوسکی که کارمند جوانی است خود را به این شهر منتقل کرده است تا سر و صورتی به زندگی خود که ضایع شده­ اش می­ داند ، بدهد. پس از فراغت از تحصیل در دانشگاه با رفیقه­ ی خود ، به سفر می­ رود. اما به جای آنکه در صراط مستقیم بیفتد ، تمام روز را در خلوت به غذا خوردن و می­زدن و ورق­بازی و نقل داستانهایی بی سر و ته می­ گذراند. این لااقل نظر فون کورن ، زیست شناس آلمانی الاصل، است. مردی فعال که به شدت از لائوسکی متنفر است، زیرا عقیده دارد که او به حکم قانون تنازع بقا از میان خواهد رفت. نفرت آنها از یکدیگر چنان شدید می­ شود که بالاخره فون کون بهانه ه­ایی پیدا می­کند تا با لائوسکی دوئل کند. شب قبل از مبارزه برای لائوسکی بدبخت، فرصتی است که درباره­ ی خود به تفکر بپردازد ، می­ بیند که گذشته­ اش چیزی جز بیهودگی و بی قیدی و دروغ نبوده است. ترس از مرگ میل به زندگی و زندگی بهتر را دراو بیدار می­ کند. قبل از ترک خانه در کمال محبت زن بیچاره ­ای را که او قصد ترکش را داشت، می­بوسد و به نظرش می­رسد که زن بی­نظیری است.
دوئل بی نتیجه به پایان می­رسد، اما لائوسکی مرگ را حس کرده است. زندگی تازه ­ای را شروع می­ کند، با رفیقه ­اش ازدواج می­ کندو سخت به کارمی­ چسبد.
لائوسکی، که یکی از شخصیتهای شاخص هنر چخوف است و شباهت بسیاری به «اوبلوموف» اثر گانچاروف، دارد، ضعیف است و مردد. بی آنکه بخواهد بدی می­ کند، نفرت او از اطرافیان خود پوششی است بر نفرتش از خود. برای تبرئه ­ی وجدان خود می­ کوشد تا به خود بقبولاند که معایبش حاصل زمان و ناشی از قانون توارث است. با این حال، نتیجه­ ی این رمان عنصر تازه ­ای در بدبینی چخوف وارد می­ کند و آن روابط بین لائوسکی و فون کونر است، که در عین دشمنی با یکدیگر هر دو دارای حسن نیت­ اند و این روابط، خواننده را به یاد حکایت «یک ناشناس» می­ اندازد و نکته ­ی کمتر مشهود ولی اساسی را آشکار می­ سازد و آن عشق چخوف به قهرمانانی است که خلق می­ کند.
بررسی صفات اخلاقی انسان‌ها در روابط آنها (اعم از مرد و زن) شخصیت‌های پخته داستان و نیز اطلاعات بسیار عالی چخوف که خود پزشک است در جای جای داستان قابل شهود است.

گزیده ای از رمان دوئل


زندگی هم همینطوره... انسانهاهمینطور که در پی حقیقت اند ٬ دومتر جلو میرن و یه متر عقب٬ رنجها٬ اشتباهات و ملال زندگی ٬ اونها را عقب میبره و اما عطش حقیقت و مداومت ٬ اونها را به جلو میکشونه ‌.کسی چه میدونه؟ ممکنه حقیقت واقعی را پیدا کنن.....
advertising