نظر جالب بهنوش طباطبایی درباره فیلم ماجرای نیمروز رد خون

مجلهسینما و تلویزیون

- 97/11/21
نظر جالب بهنوش طباطبایی درباره فیلم ماجرای نیمروز رد خوندر سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر امسال چندین فیلم سینمایی در بخش های مختلف به رقابت با یکدیگر پرداختند. این جشنواره فردا در تاریخ 22 بهمن ماه طی مراسمی در برج میلاد تهران اختتامیه خود را برگزار کرده و بهترین ها در هر بخش معرفی می شوند. فیلم سینمایی ماجرای نیمروز: رد خون از فیلم هایی است که تا به حال بر اساس آرای مردمی جزو پنج فیلم برتر شده است و احتمالا از دریافت کنندگان جایزه سیمرغ در بخش های مختلف خواهد بود. کارگردان این فیلم سینمایی محمدحسین مهدویان است و بازیگرانی چون بهنوش طباطبایی، حسین مهری، هادی حجازی فر، محسن کیایی، هستی مهدوی، جواد عزتی و مهدی زمین پرداز در آن به ایفای نقش پرداخته اند.
داستان فیلم که ادامه فصل اول آن یعنی ماجرای نیمروز است درباره اتفاقات مربوط به عملیات مرصاد است.

بهنوش طباطبایی که از بازیگران اصلی این فیلم سینمایی است با انتشار پستی در اینستاگرام خود از سختی کار در این فیلم و نقش آفرینی متفاوتش سخن گفت که در ادامه این نوشته را می خوانید. وی عکسی نیز از نقشش در این فیلم منتشر نمود:
نظر جالب بهنوش طباطبایی درباره فیلم ماجرای نیمروز رد خون

گریم متفاوت بهنوش طباطبایی در ماجرای نیمروز : رد خون و پست اینستاگرامی وی درباره این فیلم


دو سال تلاش و صبر توامان كار ساده اى نبود. دو سال سكوت و شنيدن شايعات عجيب و قضاوتهاى ناعادلانه كمر طاقتم را خم كرد اما نشكست.سخت بود اما نتيجه اش شيرين بود.بعد از دو سال رد كردن و گذشتن از سريالها و فيلمهايى كه بازى كردنشان بسيار ساده تر از خانه نشستن و گاهى تئاتر كار كردن بود ،بعد از گذشتن از نقش هايى كه ويژگيشان بيشتر چهره بود تا شخصيت،سر انجام با فيلمنامه (ماجراى نيمروز دو رد خون) و نقش سيما احساس كردم حالا دوباره مي شود بازى كرد و لذت برد.يك كار سخت و يك چالش بزرگ. از اين جهت كه ليلا زمرديان (سيانور ) در برشى نه چندان دور از تاريخ و جهت گيرى هاى سياسى ليلاى (ماجراى نيمروز رد خون) قرار داشت.اما درونى تر و پيچيده تر.بسيار پيچيده تر.پيش از اين تجربه همكارى با آقاى محمود رضوى را داشتم كه همين دلم را قرص ميكرد اما با آقاى مهدويان از نزديك آشنا نبودم.صادقانه بگويم !بازى در برابر دوربين حسين مهدويان براى هر كسى كار بى نهايت دشواريست.او شبيه هيچ كارگردانى نيست و شبيه هيچ فيلمسازى فيلم نميسازد. او از تو ميخواهد تا از خودت بگذرى. حتى از بسيارى از تجربه هاى قبليت.اين نقش هر آنچه كه شرايط را براى بازيگر دشوار ميكند دارا بود! از شرايط دشوار صحنه گرفته تا شرايط پيچيده و درونى سيما. هم در صحنه با آن حجم از انفجار و آتش وسط ميدان جنگ بودم و هم در درون خودم با جاه طلبى هاى يك بازيگر مي جنگيدم .كه اگر نمي جنگيدى مي شدى وصله ناجور.مي شدى بازيگرى با اكتهاى اغراق شده.احساس بند بازى را داشتم كه بايد ماهها خودم را در يك مسير درست متعادل نگه دارم.

روزهاى اول چقدر سخت بود. با آنكه تمام كارهاى حسين مهدويان را به دقت ديده بودم و آن برهه از تاريخ را بسيار مطالعه كرده بودم چقدر همه چيز برايم جاى سوال داشت.با اين حال در نهايت بايد به كارگردان و تهيه كننده كاملا اعتماد ميكردم وگرنه هم به فيلم ضربه ميزدم هم به خودم.بايد از خودم ميگذشتم تا آرام آرام خودم را به سيما (خواهر ليلا)ميرساندم. و چقدر تجربه نمايش فصل شكار بادبادك در اين راه به كمكم آمد. حالا كه فيلممان را ديده ام خوشحالم. نه فقط به خاطر خودم.خوشحالم كه عضو گروهى بودم كه توانستيم با تمام توانمان بخش مهمى از تاريخ سرزمينمان را به نمايش بگذاريم.سرزمينى كه از همه ى ما مهمتر است.

سپاسگزارم از آقاى سيد محمود رضوى تهيه كننده محترم اين فيلم و خوشحالم كه دوباره با ايشان كار كردم و سپاسگزارم از آقاى حسين مهدويان كارگردان فيلممان كه تجربه كار با ايشان بسيار ارزشمند بود. براى فيلم (ماجراى نيمروز رد خون) بهترين آرزوها را دارم...
advertising