چگونه از همه توان خود برای رسیدن به اهداف استفاده کنیم

سبک زندگیمهارت اجتماعی

- 97/11/15
چگونه از همه توان خود برای رسیدن به اهداف استفاده کنیماستفاده از تمام پتانسیل‌ها اساسا به این معناست که در هر شرایط و موقعیتی سعی کنیم نتیجهٔ بهتری از فعالیت‌هایمان به دست بیاوریم؛ به این معنا که در زمان کمتر، فعالیت بیشتری انجام دهیم و در نتیجه آن، به نتایج بهتری دست پیدا کنیم. همه‌چیز به نتایج مربوط می‌شود، اما برای رسیدن به نتایج بهتر، پیش از هر چیز، باید تغییراتی در خودمان پدید بیاوریم و تغییر کردن مستلزم بهبود توانایی‌ها و مهارت‌ها و ارتقای آن‌هاست. اما دقیقا چگونه می‌توان این کار را انجام داد؟

به‌طور کلی اول باید مشخص کنید کجا قرار دارید و جایگاه فعلی‌تان کجاست. پس از آن هدف و جایگاهی که قصد رسیدن به آن را دارید مشخص می‌کنید و در نهایت، برنامه‌ای طرح‌ریزی می‌کنید که برای رسیدن به هدف‌تان بر اساس آن عمل خواهید کرد. این هدف بسته به موقعیت و زندگی شخصی شما هر چیزی می‌تواند باشد: ممکن است شایستگی و توانایی دریافت ترفیع شغلی را در خود ببینید و به‌دنبال دستیابی به آن باشید؛ یا ممکن است احساس کنید این پتانسیل در کسب‌وکارتان وجود دارد که آن را به سطح تازه‌ای از سودآوری ارتقا دهید. فارغ از آنکه هدف‌تان چه باشد، زمان آن فرا رسیده است که با خودتان صادق باشید و تلاش کنید برنامهٔ حرکت در مسیری را طرح‌ریزی کنید، که با گام برداشتن در آن بتوانید به نتایج بهتری دست پیدا کنید. برای به حداکثر رساندن پتانسیل کامل، باید توانایی‌ها و مهارت‌های خود را ارتقا دهید. این ارتقا زمانی میسر می‌شود که مسئولیت بالا بردن استانداردهای شخصی‌تان را بپذیرید.

هر چیزی که تاکنون در زندگی به دست آورده‌اید، به‌خاطر استانداردهای شخصی‌ای بوده است که برای خود در نظر گرفته‌اید. اگر در موقعیت‌های مختلف، استانداردهای سطح پایینی برای خود داشته بوده باشید، آنگاه دستیابی به نتایج نه‌چندان مطلوب، جای تعجبی نخواهد داشت.با رساندن استانداردهای شخصی به سطوح بالاتر، این توانایی را خواهید داشت که عملکرد خود را هم به سطوح بالاتری برسانید. زمانی که استانداردهای خود را بالاتر می‌برید، دیگر اهداف حد وسط شما را راضی نخواهد کرد. به‌جای این اهداف، اهداف جاه‌طلبانه‌تری برای خود در نظر می‌گیرید و فعالیت‌هایی را دنبال می‌کنید که با نتایج بهتری همراه باشند.البته همیشه دستیابی به این استانداردهای بالاتر ممکن نیست، اما همین تلاش کردن برای رسیدن به آن‌ها، در مقایسه با هدف قرار دادن استانداردهای متوسط، شما را به هدف نهایی بسیار نزدیک‌تر می‌کند.بالا بردن استانداردهای شخصی قدم اولی است که باید برای تحقق هدف نهایی برداشته شود. برای آنکه بتوانیم از تمام پتانسیل‌هایمان استفاده کنیم، عوامل دیگری هم هستند که حائز اهمیت‌اند و باید مد نظر قرار بگیرند.

به دو چیز نیاز دارید که کار خود در این زمینه را آغاز کنید: چشم‌انداز شخصی و شرح وظایف. در ادامهٔ مسیری که برای دستیابی به هدف پیش رو خواهید داشت، می‌توانید از این دو، به‌عنوان راهنما و دستورالعمل استفاده کنید. تنها این نکته را به‌خاطر داشته باشید که چشم‌انداز و وظایف‌تان باید متناسب با توانایی‌هایتان باشد.هر کاری که انجام می‌دهید، باید در تناسب با توانایی‌هایتان باشد. البته این مسئله به این معنا نیست که نقاط ضعف خود را به‌کلی فراموش کنید؛ برای برطرف کردن و بهبود آن‌ها هم می‌توانید تلاش کنید، اما در نهایت این توانایی‌ها یا نقاط قوت شما هستند که امکان حرکت رو به جلو و پیشرفت را فراهم می‌کنند.گام دوم به رسمیت شناختن این وظیفه است که همیشه باید به‌دنبال پیشرفت بود و بهتر و بهتر شد. به‌عبارت دیگر، باید به این مسئله واقف شد که انسان در تمامی طول عمر خود باید سعی کند چیزهای تازه یاد بگیرد. سعی کنید هر چیزی را که فکر می‌کنید برای دستیابی به اهداف بهتر کمک‌تان خواهد کرد، بیاموزید.در گام سوم باید سعی کنید روحیه‌ای رقابتی در خود به‌وجود بیاورید. هر روز باید خود را به چالش بکشید تا امکان حرکت رو به جلو و نزدیک‌تر شدن به اهداف میسر شود. اگر خودتان را به چالش نکشید، پیشرفت نخواهید کرد و اگر پیشرفت نکنید، عملا امکان تغییر کردن هم وجود نخواهد داشت. اگر شما تغییر نکنید، نمی‌توانید انتظار تغییر اوضاع و شرایط را داشته باشید. به این شکل وضعیت شما همانند قبل باقی خواهد ماند و باز هم خود را از استفاده از تمام پتانسیل‌هایتان بازخواهید داشت.

برای آنکه بتوانید خود را در حد استانداردهای سطح بالایی که برای خود در نظر گرفته‌اید، نگه دارید، باید نسبت به خودتان سختگیر باشید. افرادی که در زندگی به موفقیت‌های چشمگیر دست پیدا می‌کنند، همیشه مسئولیت‌پذیرند. آن‌ها به‌طور مداوم خود را به چالش می‌کشند تا سخت‌تر و بهتر کار کنند.آخرین چیزی که به آن نیاز خواهید داشت، برنامه ریزی برای فعالیت‌هاست؛ برنامه‌ای که با استفاده از آن بتوان تمامی فعالیت‌های یادشده را در قالب یک مجموعهٔ واحد در کنار هم قرار داد. هدف اصلی این برنامه راهنمایی شما به سمت اهداف‌تان است. البته، به‌علاوهٔ کارکرد یادشده، می‌توان از برنامه‌ریزی به‌عنوان کاتالیزگری برای گسترده کردن مهارت‌ها، افزایش موقعیت‌ها و کسب تجربه‌های ارزشمند هم استفاده کرد (کاتالیزگر به ماده‌ای گفته می‌شود که سرعت واکنش شیمیایی را افزایش می‌دهد).با این تفاسیر، می‌توان گفت برنامه‌ریزیِ شما نقش پلتفرمی را ایفا خواهد کرد که به شما کمک می‌کند از تمام توانایی خود برای دستیابی به اهداف‌تان بهره بگیرید.

یکی از خصوصیاتی که به‌منظور استفاده از تمام پتانسیل‌ها باید مد نظر قرار دهید، ریسک‌پذیری بالاست. در زندگی هیچ‌چیز قطعی نیست و گاهی اوقات ممکن است نتیجهٔ تصمیم‌هایی که گرفته‌ایم، متفاوت از چیزی باشد که انتظارش را داشته‌ایم.افراد موفق به این خاطر به جایگاه کنونی‌شان رسیده‌اند که هنگام رسیدن زمان تصمیم‌گیری‌های دشوار، از زیر بار آن شانه خالی نکرده‌اند. به‌علاوه، آن‌ها در مواجه با تصمیم‌هایی که فقط احتمال نزدیک‌تر کردن‌ آن‌ها به هدف را افزایش می‌داده است، ریسک ناشی از به نتیجه نرسیدن آن تصمیم‌ها را می‌پذیرفته‌اند.البته منظور ما از ریسک‌پذیری، خطر کردن بی‌مهابا نیست و این دو با یکدیگر متفاوت هستند. اگر افراد موفق زیادی باشند که با ریسک کردن به جایگاه کنونی‌شان رسیده باشند، در سوی دیگر هم داستان‌های بی‌شماری وجود دارد از کسانی که بی‌گدار به آب زده‌اند و داروندار خود را از دست داده‌اند. بنابراین می‌توان گفت ریسک کردن هم ملاحظات و پیش‌بینی‌های مختص به خود را دارد.

پیش از آنکه ریسک انجام کاری را بپذیرید، باید معایب و مزایای احتمالی ناشی از آن را خوب ارزیابی کنید. هدف نهایی شما باید گرفتن تصمیمی باشد که کمترین ریسک و بیشترین امکان نتیجه‌بخشی را داشته باشد. البته رسیدن به چنین تصمیمی کار ساده‌ای نیست. گاهی‌اوقات نمی‌توان راجع به وقایع آینده اظهار نظر کرد و همه‌چیز نامعلوم به‌نظر می‌رسد.داشتن میزان معقولی از دانش، درک و آگاهی نسبت به شرایط و موقعیت می‌تواند در تصمیم‌گیری کمک شایانی به شما کند. به این صورت می‌توانید از آینده‌نگری لازم برای اتخاذ تصمیم‌های حساب‌شده بهره‌مند شوید. البته در هر صورت همیشه میزان مشخصی از عدم‌قطعیت وجود خواهد داشت و این امری‌ست اجتناب‌ناپذیر. گاهی‌اوقات برای آنکه به ادامهٔ مسیر رو به پیشرفت خود ادامه دهید، باید تصمیم‌های دشواری بگیرید و البته این مسئله گاهی شجاعت شما را می‌طلبد و باید در صورت نیاز، رویکرد خود را با تصمیمی که گرفته‌اید سازگار کنید. فراموش نکنید که تنها در صورتی توانایی و فعالیت‌های شما منجر به دستیابی به بهترین نتایج ممکن خواهد شد که به خارج شدن از منطقهٔ امن‌تان تمایل نشان دهید و ریسک‌های لازم برای دستیابی به اهداف‌تان را بپذیرید.

دیگر نکته‌ای که برای استفاده از تمام پتانسیل‌ها اهمیت پیدا می‌کند، به وجود آوردن محرکی فیزیکی‌ است که با استفاده از آن بتوان به ایجاد انگیزه کمک کرد. محرک فیزیکی در واقع اشتیاق و انرژی‌ ای است که از درون شما سرچشمه می‌گیرد، هنگام دشوار شدن شرایط با استفاده از آن می‌توان دوام آورد و به ادامهٔ مسیر فکر کرد. به‌علاوه، هنگام انجام فعالیت‌های تکراری و خسته‌کنندهٔ روزانه که افراد بسیاری را از ادامه دادن مسیر دلسرد می‌کند، با استفاده از محرک فیزیکی قادر خواهید بود انگیزه و علاقهٔ خود را حفظ کنید.برای به‌وجود آوردن محرک فیزیکی مورد نیاز، باید هدفی نهایی برای زندگی خود در نظر بگیرید. منظور از هدف نهایی، هدفی است که از تمامی توانایی‌های شما و اهداف دیگری که برای خود در نظر گرفته‌اید، بزرگ‌تر و مهم‌تر باشد. در حقیقت باید به‌گونه‌ای باشد که زندگی کردن به خاطر آن ارزش پیدا کند.

بسیاری از افراد، هنگام مواجه با سختی، کنار می‌کشند. به همین خاطر است که هیچ‌گاه امکان استفاده از تمام پتانسیل خود را پیدا نمی‌کنند. آن‌ها معمولا به‌خاطر دلایل بی‌مورد و نداشتن اعتماد به‌ نفس کنار می‌کشند. به‌عبارت دیگر، آن‌ها دانش، مهارت‌ها، منابع، حمایت یا تجربهٔ کافی برای به پایان رساندن وظیفه‌شان را ندارند و این‌ها دلایلی نیستند که به‌خاطرشان کار خود را رها کنیم و با گذشت زمان، می‌توان به هر یک از آن‌ها که نیاز باشد، دست پیدا کرد.دیگر ویژگی‌هایی که سبب تداوم اثربخشی محرک فیزیکی می‌شوند، جسارت، اعتمادبه‌نفس و عزم و ارادهٔ کافی، برای رویارویی و مواجهه با مشکلات هستند. به‌علاوه به رویکردی با آرامش‌خاطر هم نیاز است تا در مواجه با موانع یا تأخیر موقتی برخی فعالیت‌ها، کنترل اوضاع از دست نرود. رویکردی که در آن به تغییر تمایل نشان داده شود و تغییر، به‌عنوان تجربه‌ای مثبت و سودمند شناخته شود.

نکتهٔ دیگری که برای استفاده از تمام پتانسیل‌ها باید مد نظر قرار داد، داشتن چشم‌اندازی متقاعدکننده است که مشوق شما برای حرکت رو به جلو باشد. این چشم‌انداز اساسا به تعریفی ارتباط پیدا می‌کند که از موفقیت در بلندمدت دارید. دربارهٔ تصویری است که شما از خودتان در هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌های آینده در ذهن دارید و قصد دارید شبیه به آن شوید. چنین چشم‌اندازی می‌تواند مشوق هر روزهٔ شما برای حرکت رو به جلو باشد.داشتن چشم‌اندازی متقاعدکننده از آینده به شما کمک می‌کند تا به موانع و مشکلات اجتناب‌ناپذیری که در طول مسیر خود با آن‌ها مواجه می‌شوید، خیلی فکر نکنید و به‌جای آن، تمرکزتان بیشتر بر چشم‌انداز واحدی باشد که از آینده در ذهن دارید.استفاده از تمام پتانسیل‌ها فقط به شخص شما بستگی ندارد. افراد دیگر هم می‌توانند دانش، مهارت‌ها، ابزارها، منابع و حمایتی را که برای دستیابی به اهداف‌تان لازم دارید، در اختیار شما بگذارند و به این شکل، در استفاده از تمام پتانسیل‌هایتان به شما کمک کنند.

افراد موفق اغلب بیشتر از دیگران به خودشان سخت می‌گیرند و با جدیت بیشتری خود را قضاوت می‌کنند. آن‌ها بالاترین استانداردها را برای خود در نظر می‌گیرند و از هر فعالیتی که انجام می‌دهند، انتظار برترین نتیجه را دارند. به همین خاطر است که در مقایسه با افراد عادی، به اهداف بسیار بیشتری دست پیدا می‌کنند.شما نیز تنها در صورتی قادر خواهید بود از تمامی پتانسیل‌هایتان استفاده کنید که از یادگیری، پیشرفت و سازگار کردن خود با هر تجربهٔ جدید استقبال کنید. و البته دستیابی به این هدف تنها با مسئولیت پذیری کامل میسر خواهد شد.برای استفاده از تمام پتانسیل‌ها، باید جاه‌طلب باشید و به‌شکلی مداوم، به اهداف و آرزوهایتان فکر کنید. این آرزوها وابسته به چشم‌اندازی هستند که از آیندهٔ خود دارید و نیز به محرک فیزیکی‌ای که پیش‌تر توضیحاتی در موردش داده شد. با استفاده از آن‌ها انرژی لازم برای پیشرفت و انجام فعالیت‌های روزانه را پیدا می‌کنید.

اعتمادبه‌نفس اساسا ماهیت چندان ثابتی ندارد. گاهی‌اوقات برای دستیابی به آن تقلا می‌کنیم و در سوی دیگر، گاهی میزان اعتمادبه‌نفس‌مان بیش از حدی می‌شود که مورد نیاز است. البته برای بیشتر افراد، اعتمادبه‌نفس به خودشان ارتباط چندانی ندارد و بیشتر وابسته به اتفاقاتی است که در اطراف‌شان می‌افتد. وقتی همه‌چیز خوب پیش می‌رود و همه در کنار شما هستند، داشتن اعتمادبه‌نفس آسان خواهد بود، اما زمانی که روال معمول کارها به هم می‌خورد و دیگران زبان به انتقاد از شما می‌گشایند، حفظ اعتمادبه‌نفس کار آسانی نخواهد بود.اعتمادبه‌نفس افراد موفق همانند افراد عادی بی‌ثبات نیست و از عزت‌نفس‌شان ریشه می‌گیرد. صرف‌نظر از اینکه اطراف‌شان چه اتفاقی رخ بدهد، آن‌ها مطمئن هستند که از پس انجام کارها برخواهند آمد، چراکه به عزت نفس بالایی دست پیدا کرده‌اند. این ویژگی، آن‌ها را از آسیب‌های ناشی از موانع زندگی و انتقاد اطرافیان به دور نگه می‌دارد.

خودتان را باور کنید.حتما می‌گویید این جمله تکراری است اما برای رسیدن به هر هدفی در زندگی باید خود و توانایی‌هایتان را باور کنید. خودباوری کلید موفقیت در هر کاری است که می‌خواهید انجام دهید. برای انجام هر کاری علاوه بر علاقه به آن، باید باور داشته باشید در آن موفق خواهید شد. خودباوری سنگ بنای شروع هر کاری است. بسیاری از ما هنگام انجام کارهایی مثل آشپزی، رانندگی یا صحبت در کلاس این ویژگی را داریم فقط لازم است آن را به کارهای دیگر نیز تعمیم دهیم.

درباره‌ی مراحل رسیدن به اهدافتان فکر کنید.برنامه‌ریزی بسیار مهم است به خصوص هنگامی که برای رسیدن به هدفی خاص تلاش می‌کنید. به علاوه بسیار مهم است که هر مرحله از این برنامه را برای خود مجسم کنید یعنی خودتان را در حال انجام این مراحل تصور کنید. این کار روشی ساده برای برنامه‌ریزی است و به شما کمک می‌کند در طول مسیر رسیدن به آرزوها و اهدافتان هیچ چیز را فراموش نکنید. با تصور کردن مراحل رسیدن به آرزوهایتان متوجه می‌شوید چه کارهایی برای رسیدن به آن‌ها باید انجام دهید. هنگامی که می‌خواهید مراحل برنامه‌ی خود را عملی کنید چون قبلاً آن‌ها را برای خود تجسم کرده‌اید احتمالاً برایتان آسان‌تر می‌شوند.

قبل از خواب مراحل برنامه‌ی خود را تصور کنید.درست متوجه شدید تصور کردن مراحل برنامه‌تان قبل از خواب نه تنها در رسیدن به آرزوها و اهدافتان به شما کمک می‌کند بلکه ممکن است خواب آن‌ها را نیز ببینید و این نوعی تمرین کارهایی است که می‌خواهید انجام دهید. آیا می‌دانستید هنگامی که خواب هستید مغز فرق بین واقعیت و خیال را نمی‌داند؟ این مسئله نشان می‌دهد چرا رویاها گاهی درست و همچنین چرا کابوس‌ها گاهی شبیه واقعیت به نظر می‌رسند. بنابراین می‌توانیم از فواید خواب دیدن به درستی برای رسیدن به آرزوها و اهدافمان استفاده کنیم.

تلاش کنید و مثبت‌نگر باشید.یک شبه و بدون تلاش نمی‌توانید به اهدافتان برسید بلکه باید از موانع زیادی بگذرید. همیشه موانع یا افرادی در مسیر رسیدن شما به اهدافتان هستند که باید بر آن‌ها غلبه کنید. هیچگاه حتی هنگامی که فکر می‌کنید همه چیز را از دست داده‌اید دلسرد و ناامید نشوید؛ همیشه مثبت فکر کنید و بر حل مشکل و برداشتن موانع تمرکز کنید. هیچکس بدون پشت سر گذاشتن شکست و موانع به موفقیت یا هدفی نمی‌رسد.

برای صحبت کردن درباره‌ی اهداف جدید و روش رسیدن به آنها خجالت نکشید و با اطرافیان‌تان راجع به آن‌ها حرف بزنید. نظرات و دیدگاه‌های دیگران بسیار مهم است و ممکن است کمک کنند سریع‌تر به هدف خود برسید؛ همچنین می‌توانید از تجربیات آن‌ها استفاده کنید. کمک گرفتن از دیگران نه تنها کمک می‌کند سریع‌تر در مسیر رسیدن به آرزوها و اهدافتان پیش روید بلکه به دوستان و خانواده‌تان نشان می‌دهد شما می‌خواهید چیزی یاد بگیرید و به اهدافتان برسید.فراموش نکنید همه می‌توانند به اهدافشان برسند اما باید در زندگی واقع‌بین باشیم زیرا رسیدن به بعضی اهداف ممکن نیست. بعلاوه اگر اهداف رویایی و غیرواقع‌بینانه داشته باشید و نتوانید به آن‌ها دست یابید ناامید می‌شوید پس اهدافی برای خود تعیین کنید که واقعاً بخواهید به آن‌ها برسید.
advertising